اشاره


تصوراتی غلط ولی همه گیر همیشه در میان ما ریشه دارد.قدر مسلم این که افراد به واسطه حضور در کسوت های گوناگون پی به بخشی ازین باورهای بی جا برده و آن را در اختیار اطرافیان قرار می دهند.مع الاسف این اقدام بالطبع محدود خواهد بود و هیچ فردی دسترسی به همه افرادجامعه را نخواهد داشت.این چنین است که ما سال ها طول میکشد تا گوشه ای ازین دانسته های بی مبنا را اصلاح نماییم.

در صنف مطبوعات به لطف حاکمان و صاحب اختیاران بلامنازع دین ودولت همیشه ما با پیش فرض رویارویی با سان.س.ور پیش رفته و بعضا دچار زحمات بی دلیل میشویم.نکاتی ازین موضوع چنین است :

1.تمام 36جلد آثار مرحوم دکتر علی شریعتی که تدوین و تنظیم گشته وبه چاپ رسیده است به لحاظ محتوی عینا همان هایی ست که در چاپ های اول ودر سال های پیش از انقلاب و بعد انقلاب تا زمان ظهور ممیزی در حکوت اسلامی به چاپ می رسید.بعضا افراد به خاطر داشتن اصل محتوای این آثار اقدام به خرید نسخه های افست شده با کیفیت پایین از دستفروش های اطراف انقلاب می نماین.در صورتی که همان نسخه کتاب با همان محتوی ولی با کیفیت بالا توسط دفتر تنظیم آثار استاد به چاپ رسیده است.


2.از مجموعه کتاب های صادق هدایت تعداد 10جلد از آن ها توسط ناشرین مختلف به چاپ رسیده و در کتابفروشی ها موجود می باشد.داستان های کم حجم ونوشته های کوتاه ایشان نیز در قالب کتابی به عنوان نوشته های پراکنده به چاپ رسیده است.و در تمام آثار چاپ شده متون ایشان بدون کوچکترین دخل و تصرفی آورده شده.در این میان آن دسته از آثاری که مورد رضایت حکومت نمیباشد اصلا مجوز چاپ نگرفته و چاپ نمی گردند نه این که با دخل و تصرف چاپ شوند.پس نیازی به خرید از افست فروشان در اکثر آثار ایشان نمی باشد


3.مجموعه اشعار فروغ فرخزاد شامل تعداد انگشت شماری از اشعاریست که طبق نظر آقایان ممنوع گشته و مجوز چاپ در کنار سایر اشعار را ندارن.دیوان هایی که از ایشان در کتابفروشی ها موجود است صرفا چند شعر مشخص را در بر نگرفته و سایر اشعار ایشان بدون دخل وتصرف در آن ها موجود می باشند.مخاطبین می توانند به جای خرید کل مجموعه بصورت افست و با کیفیت پایین که در اثر مرور زمان خطوطشان محو نیز میگردند-مجموعه اشعاری از ایشان را بصورت چاپی از کتابفروشی ها خریداری نموده و آن چند شعر محذوف را از جایی کپی کرده و در انتهای کتاب قرار دهند.


ازین دسته اشتباهات در امر مطبوعات بسیار رایج است که ذکر تمام آن ها از حوصله خارج است....

بدیهیات

آقایون دقت بفرمائید این از بدیهیاته که :


1.گیره کراوات رو باید به یک سوم پائیینی کراوات بست.نه وسطش.همچنین گیره کراوات برای اینه که کراوات شما رو متصل کنه به پیراهنتون تا عین ... تلو تلو نخوره با هر تکون.نه که مثه سنجاق سینه دکوری باشه.


2.وقتی دارید با دوست دختر یا همسرتون تو خیابون قدم میزنید باید ایشون سمت راست شما باشه نه شما سمت راست ایشون.چرا که اگه تو پیاده رو باشید که خب ایشون سمت دیوار قرار بگیره نه جمعیت رهگذر. و اگر داخل خیابون باشید ایشون سمت وسائل نقلیه نباشه.و اگر هم دارید از خیابون رد میشید باز همینطور.


3.وقتی تو مهمونی یا مجلسی ازتون دعوت به رقصیدن میشه :

الف)اگر مایل نیستید شریک عاطفی تون بلند شه برقصه لطفا خودتون هم بشینید سر جاتون.این خیلی ضایست که یه مرد نره غول پاشه اون هیکل نتراشیده نخراشیده رو نیم ساعت بلرزونه اون وسط.زنشم با لبخند پر از حرص نگاش کنه

ب)اصولا مرد نباید حرکات زنونه و قر و نیم قر بیاد.زیبا اینه که زن برقصه و مرد صرفا با حرکات آروم و موزون دورش بچرخه(البته در رقصهای اینجوری که ما داریم).


4.درست نیست که مچ دست مرد خالی باشه.اون هم تو مهمونی یامجلس رسمی.آقایون بهتره یا از دستبند استفاده کنن یا از ساعت.


این چیزا دیگه چیه که کسی ندونه؟سال 2012 که نباید خلاف مسائل فوق الذکر اتفاق بیفته!

این مردم...

طرف شصت سال از عمر بی برکتش میگذره و تو این بیست و یکهزار و نهصد روزی که عمر کرده از خدا یه زن وچهار تا بچه و تاحالا سه تا نوه هم گرفته.بازنشسته یه موسسه مهم هم هست.دو بار هم مشرف شده مکه معظمه...

تو کارواش میبینیش.با اون وجنات و سن وسال میاد طرفت و سلام و علیک.ازت میپرسه ماشین ات مدل چنده.میگی هشتاد ونه.میگه پس چرا انقدر داغونش کردی؟میگی خب یک ساله مصرف شده. طبیعیه حاجاقا.دیگه مثه ماشین صفر که نمیشه باشه.میگه : ماشین منو نگاه کن.نگاش میکنی و میبینی با صفرکیلومتر یه ذره تفاوت داره.میگه فکر میکنی مدل چند باشه.میگی اولای نود. خوشحال و خندان ازین که به مقصودش رسیده با نیش باز میگه : هشتادو هفته!!! با تعجب نگاش میکنی.بیشتر لذت میبره.بعد شروع میکنه از کرامات خودش گفتن.که : من مثه بچه م ازین ماشین مراقبت کردم.خاک نذاشتم روش بشینه.ده دقیقه هم جایی پارکش کنم روش چادر میکشم.انقدر که رو این حساسم رو بچه هام حساس نیستم.تا حالا یه بارم کولرش و روشن نکردم.آخه کولر خار موتورومیگاد.کلی ازین چرندیات...


آخه آدم چقدر باید مغزش پوک باشه که بعد شصت سال سن یزرگترین فایل مغزش متعلق به نگهداری از ماشینش باشه.چقدر آدم باید بی خاصیت باشه که بیشترین توجهش تو زندگی رو یه وسیله ای که آفریده شده واسه آسایش و راحتیش باشه.ای خدا این مردم تو این مملکت حق رای دارن!!!!

یاد استاد



سخن سرای خراسان "مهدی اخوان ثالث " ذیل این عکس خود که برای کتابی از او گرفته میشده چنین آورده ست :

"با همه بی حوصلگی میگویم که من دیگر حوصله ام سر آمده است.پریشانی کتاب را بر من ببخشایید.با یک عکس که دکتر کاخی از من گرفته که حال من را به درستی نشان میدهد.و دیگر درود و بدرود..."


جدای این نکته که حال و هوای چهره استاد و کلماتی که ذیل عکس نگاشته اند معنای خستگی وپریشان حالی را به آنی در عمق وجود مخاطب می نشاند دانستن این نکته جالب است که ایشان چند روز بعد از این عکس جهان را وداع می گویند و در کنار مرادشان "حکیم فردوسی توسی" آرام میگیرند...

این چنین اند صاحبدلان...



زنده یاد سوسن
یاد و خاطرش گرامی

1.بشنوید

2.نمیدونم چرا وقتی داشتم این پست رو میذاشتم به یاد محسن باقرلوی عزیز بودم.تقدیم بهش...

فیوضات

 

 

درک کهکشان ها آنقدر دشوار نیست که

                 

                            فهم انگیزه ی واقعی رفتار و کردار آدم ها

 

                                    به ویژه آن هایی که دوستشان میداریم